بدشانسی امروز کارآموزی!

ساخت وبلاگ

انقد ناراحت میشم وقتی کسی راست راست تو چشمام نگاه میکنه و بهم تهمت میزنه!!!نمونش امروز آزمایشگاه میکروب امام رضا(ع) ...
طرف میشینم کنارش کار یاد بگیرم لب از لب باز نمیکنه دو کلمه حرف بزنه یه چیزی یاد بده ... یک ساعت و نیم در سکوت نشستم کنارش فقط گفته اینو بده اونو بده!!!
یه آدم درست و حسابی هم که اونجا پیدا شده داره قشنگ و منظم و با احترام بهمون یاد میده چیکار کنیم چیکار نکنیم همشون بهش حسادت میکنن ... زورشون میاد هر دانشجو که میرسه به این بخش میچسبه به این همکارشونو و فقط دوست داره با اون باشه درست و حسابی چیزی یاد بگیره ...
ما هم والا آدمی نیستیم که از کار بزنیم و در بریم از زیر کارایی که بهمون محول میکنن ولی منِ دانشجو که سه روزه اومدم اینجا با اونی که ده ساله فقط همین بخش سابقه کار داره یه فرقی باید داشته باشم دیگه ...هم انتظار دارن همه چیو از خودمون یاد بگیریم هم انتظار دارن الکی بشینیم بیخ دلشون که ازمون بیگاری بکشن ...
منم نه آدمی هستم که حاضر جواب باشم و نه آدم بی ادب یا پر رویی که احترام بزرگتر از خودمو نگه ندارم ولی امروز خیلی ناراحت شدم ... آرزو کردم کاش اینجور آدمی بودم حداقل دل خودم خنک میشد حتی به قیمت تجدید دوره شدن!!!
اخه جلوی اون همه آدم چشماشو گرد میکنه میگه تو باید میومدی بخش من از صبح نشستی اونجا!!!حالا من کجا نشستم؟پای صحبتا و آموزشای آقای ناظران(که خدا حفظش کنه واقعا ) ... تو اگه یک کلمه بلد بودی به من یاد بدی من خودم میومدم همش تو دست و پاتو کاراتو میکردم که ازت یاد بگیرم ولی وقتی اینجوری نیستی تقصیر من چیه؟دو ساعت دو ساعت بشینم ورِ دلت الکی وقتمو تلف کنم و بهت نگاه کنم که اینو با اون قاتی میکنی و اینو تو اون کشت میدی و لب از لب باز نمیکنی؟در حالی که اون طرف همکارت داره کامل و مفید و جامع همه چیزو یاد بقیه بچه ها میده ...
واقعا که انصاف هم خوب چیزیه ... حالا اینا به کنار اون همکار آقای دیگرو کجای دلم بزارم که خودشو قاتی بحث ما کرده و میگه این خانوم پیش منم نیومدن همش اون طرف بودن!!!!خب برادر من شما هم مثل اوشون!!!یه بار ، دوبار اومدم بالاسرت دیدم خبری نیست اصلا منو داخل آدمم حساب نکردی منم باز رفتم سراغ آقای ناظران!!!خیلی ممنون از همه واقعا که انقد برای وقت و آموزش دانشجو ارزش قائلن ... حسادت هم حدی داره ... یاد بده تا دنبالت باشیم وگرنه هم که هیچی!!!
تازه میگن آزمایشگاه جای مسخره بازی که نیست!!!دست شما درد نکنه وسط کارمون اونم با احترام و با نظارت خود آقای ناظران چندباری گفتیم و خندیدیم این شد مسخره بازی؟؟اصلا درسته استفاده ازین عبارت؟؟؟
اونجا ‌که این بحثا پیش اومد من خیلی جا خوردم و واقعا بلد نیستم جواب دندون شکن بدم ولی نامردیا یادم نمیره ... الان که بهش فکر میکنم بیشتر ناراحت میشم!خیلی هم دلت بخواد ما کارآموزتیم ... حق این جور آدما همون بچه هایِ کاراموزی هستن که دو متر زبون دارن و کلی اهل دغل بازی و پیچوندن و از زیر کار در رفتن و اذیت کردنن!!!
حیفه ما ... و حیف اون همکارایی که باید با همچین آدمایی به بهانه کار،زندگی کنن!
و خدا خیر اون همکارایی رو بده که هرچی در توان دارن برای یادگیری ما گذاشتن!
خوب خاطره میسازین برای ما از خودتون!!!مرسی!!!

[ دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ ] [ 14:39 ] [ مسافر ]

دو هفته تا آزادی ......
ما را در سایت دو هفته تا آزادی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raheomid2000 بازدید : 133 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 17:16